جیگر مادر و بابا

الا بذکر الله تطمئن القلوب

  اي خدا مرا اين عزت بس كه بنده ي تو باشم اين فخرم بس كه پروردگارم تو باشي تو آنچناني كه من دوست دارم پس مرا آنسان كه مي خواهي بگردان     ...
30 شهريور 1390

امشب آخرین شبه دعاست..

      برای این عشق کوچولوی ما دختر نازمون عزیز دلمون کوثر جون هم دعا کنید هنوز خوب نشده عروسک خوشگلمون امروز بازم بردمش دکتر     قربونش برم که هر چقد هم مریض باشه باز بهم لبخند میزنه شیرین زبونیاش و مادر جون گفتنشو خیلی دوست دارم میاد منو غافلگیر میکنه و میگه سلام مادر بغلم میکنه و میگه اشنتم (قشنگم) یه کوچولو دستم زخم شده، تا میبینتش با نگرانی میگه بووه؟ (زخم شده؟)   بعدشم سریع نازش میکنه و میبوستش   دنیا را میدهم برای لبخندت فرشته ی من ...
29 شهريور 1390

به رشد گفتاری کودک خود کمک کنید

این مطلب رو از کتاب "همه کودکان تیزهوشند اگر..." براتون نوشتم:   رشد گفتاری ... ما میل و توانایی اطفال خردسال برای تقلید کردن را دست کم می گیریم. اگر زیاد با کودک صحبت کنیم، او حتی در سن هشت هفتگی شروع به تقلید از صداها می کند. به این ترتیب اولین قدم عمده به سوی فراگیری گفتار را برمی دارد. در نتیجه والدین باید کودکان خود را با استفاده از صحبت کردن، آواز خواندن، شعر، بیان وقایع و گفتگوهای خاص با او، با گفتار احاطه کنند. "تکیه کردن روی کلمات"، "استفاده از آهنگ در کلام" و "تکرار صداهای ساده" به مغز کودک کمک می کند میلیونها پیوند عصبی لازم برای رشد گفتاری را بسازد.... کمک به رشد گفتاری کودک 18 ماه...
28 شهريور 1390

تشکر ویژه!

سلام دوباره به همه بازدید کنندگان عزیز هنوز نرفته دلم برای همتون تنگ شده! چون دلم میخواست از یه دوست ویژه تشکری ویژه داشته باشم این پست رو گذاشتم. بنابراین اجازه بدین از دوست خوبم مامان علی بسیار تشکر کنم که همواره مشوق و راهنمای من در نوشتن این وبلاگ بودن، امیدوارم در همه مراحل زندگیشون موفق و پایدار باشن و ما رو تنها نذارن.   ...
15 شهريور 1390

تعطیلات عید فطر

حافظ منشین بی می و معشوق زمانی    کایام گل و یاسمن و عید صیام است   سَنـــــــــــــــــــــام...خوبـــــی؟ خوشــــی؟سَنامتی؟؟؟ (الهی من قربونه شیرین زبونیت بشم نازگلم)     تعطیلات عید ، به ما که خیلی خوش گذشت.      خونه آقاجون رفتیم...همه بودن رفتیم امامزاده صالح (ع) و گفتم آغا سلام خرید کردیم مهمون داشتیم و رفتیم رستوران...     البته من فقط ماست موسیر خوردم و چندتا دونه چیپس       ...
12 شهريور 1390

یه کوچولو شیرین زبونی و کارای امروزم ..

  مادر جون خوابه، منم بیدار شدمو، نشستم بالای سرش: مادر مادر؟ بله نانازم شیر عسل بخوله شیر عسل بخوله چشم عزیزم الان برات درست میکنم. اووووووممم به به شیر عسل 20 دقیقه بعد... مادر جون مادر جون؟ جونم عزیز دلم (با اخم) سرده سرده آخیییییی قربونت برم الان میخوام بخاریو روشن کنم آخه از دیشب تا حالا داره بارون میاد و هوام حسابی سرد شده. خداروشکر مادرجون مادرجون؟ (با ذوق و خنده) گرمه گرمه! آره عروسک من خونه گرم شده. 10 دقیقه بعد... اذا بخوله اذا بخوله اذا بخوله (غذا بده بخورم) چــــــــشم چـــــــــشم ق...
7 شهريور 1390

وای چه بارونیییی...

دیشب باز هم تهران غافلگير بارندگي شد! سازمان هواشناسی گفته تا روز دوشنبه بیش از 10 درجه، از دمای 34 درجه پایتخت کم می‌شه و ممکنه نزدیکای عید فطر به 20 درجه هم برسه.     باز باران بارید... خیس شد خاطره ها مرحبا بر دل ابری هوا هر کجا هستی باش آسمانت آبی و تمام دلت از غصه دنیا خالی... ...
5 شهريور 1390

فرقش شکسته بود اما دلش بیشتر....

الهی و ربی من لی غیرک   چه زود شبای نورانی و پربرکت تموم شد! چه زود..... تو این شبا دل تو هم شکست؟ چقد تونستی خدا رو در اعماق وجودت درک کنی؟ چقد از دلتنگیهات با خدا حرف زدی؟ چقد تونستی زباله های دلت رو بیرون بریزی؟ و پاک پاک بشی مثله  همه نی نی ها؟ با صداقت به همه اشتباهاتت اعتراف کردی؟ استغفر الله ربی و اتوب الیه.... تقدیر یکساله ات رو چجوری رقم زدی؟ از خدا خواستی سال آینده نجف اشرف باشی و اونجا "یا علی" بگی؟   از خدا دیگه چی خواستی .....؟؟؟ برام بنویس! گفتم : خدای من ، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را که پر ا...
2 شهريور 1390
1